love&hate

 با عرض سلام خدمت تمامی بازدید کنندگان عزیز وبلاگ خودتون خبر خوشی دارم اون هم اینه که فروم(انجمن) وبلاگ افتتاح شد اگه مایلید میتوانید مراجعه نمایید و در جمع کردن فروم به من کمک کنید

میدونید که انجمن یکی دو نفره لطفی نداره

برای مراجعه به آدرس زیر رجوع فرمایید

www.ardavan.loxblog.com/forum

 

دوست دار شما اردوان

نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1398برچسب:,ساعت 19:1 توسط ardavan| |

سلام دوستان و عزیزانی که افتخار دادید و از وبلاگ من دیدن کردید میخواستم نکته ای رو ذکر کنم که برای دیدن تمام مطالب وبلاگ در بخش آرشیو مطالب به پست های ماه های گذشته مراجعه کنید. دوستدار شما مدیر وبلاگ

نوشته شده در شنبه 13 آبان 1398برچسب:,ساعت 13:16 توسط ardavan| |

دلم گرفته از این مردم سرد از این روزگار کثیف همه هستند تا شادی اما هنگام غم ذره ذره از تو دور میشوند طوری که خودت هم نمیفهمی اما تا به خود می ایی میبینی همه از تو گذشته اند تنهای تنهایی دلت میخواهد انتقامت را بگیری اما بیشتر در نفرت غرق میشوی باید از نو خودت را بسازی اما اینبار با کوهی از تجربه اما باز اشتباهی میکنی دیگر هیچ کس را در زندگی ات راه نمیدهی چون نمیفهمی این خاصیت مردم است از دنیای واقعی به دنیای مجازی پناه میبری جایی که همه خوبند همه به هم مهر میورزند همه خودشان هستند هیچ کس نقابی بر صورت ندارد سپس در دنیای مجازی فرو میروی 

چرا 

چرا ما اینگونه ایم 

چرا در دنیایی که به چند سرور وصل است در دنیای آهنی اینقدر خوبیم اما در دنیای واقی ذنیای زیبای عشق گل درخت با هم اینگونه رفتار میکنیم همه در کنار یکدیگر همچون سنگی سرد میگذریم و به هم نارو میزنیم چرا چرا همیشه از پشت این کیبورد سرد هوای یکدیگر را ذاریم اما در دنیای واقعی به نحوی پشت یکدیگر را خالی میکنیم که دوستمان به بد ترین نحو ضربه بخورد 

دلم میخواهد روزه سکوت بگیرم خسته شدم از بس فریاد زدم و کسی نشنید

متنفزم از این دنیای سرد مجازی

فکر کنید. فقط کمی .همین برای من کافی

فکر کنید

 

 

اردوان شریعتی 8/4/1393

ساعت 18/30

نوشته شده در یک شنبه 8 تير 1398برچسب:,ساعت 18:20 توسط ardavan| |

آری آغاز دوست داشتن است..
گرچه پایان راه ناپیدااست..
اما من دگر به پایان نیندیشم..
که همین دوست داشتن زیباست!

 

فروغ فرخزاد

نوشته شده در یک شنبه 12 دی 1395برچسب:,ساعت 20:49 توسط ardavan| |

 تو کجایی ای سهراب!


آب را گل کردند چشمها را بستند و چه با دل کردند.....


صبر کن ای سهراب!


گفته بودی قایقی خواهم ساخت.....


قایقت جا دارد؟!


من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم..........

نوشته شده در یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:,ساعت 14:9 توسط ardavan| |

 معشـــــوقه ای پیداکرده ام به نآم روزگآر


این روزهـــــآ سخت مرآ درآغـــــوش خویش به بآزی

گرفـــــته است ...!!!

نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 20:15 توسط ardavan| |

 همــه ی مـــا

فقــط حســـرت بــی پــایــان یــــک
اتفــــاق ســـاده ایـــم
کــــه جهــــان را بـــی جهــــــت ،
یــــک جــــور عجیبــــی جــــدی گرفتـــــه ایــــم...

 

 

مرا دوست داشته باش

ولی تجربه ام نکن

برای اموختن.......

ابزارمناسبی نیستم...

نوشته شده در جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 20:14 توسط ardavan| |

 فریاد زدم دوستت دارم صدایم را نشنیدی!

اعتراف کردم که عاشقم ، جرم مرا باور نکردی!

گفتم بدون تو میمیرم ، لبخندی تلخ زدی !

از دلتنگی ات اشک ریختم ، چشمهای خیسم را ندیدی!

چگونه بگویم که دوستت دارم تا تو نیز در جواب بگویی که من هم همینطور!

چگونه بگویم که بی تو این زندگی برایم عذاب است ، تا تو نیز مرا درک کنی!

صدای فریادم را همه شنیدند جز او که باید میشنید!

اشکهایم را همه دیدند!

آشیانه ای که در قلبت ساخته ام تبدیل به قفسی شده که تا آخر در اینجا گرفتارم!

گرفتار عشقی که باور ندارد مرا ،

فکر میکند که این عشق مثل عشقهای دیگر این زمانه خیالیست ، حرفهای من بیچاره دروغین است!

حالا دیگر آموخته ام که کلام دوستت دارم را بر زبان نیاورم ، دیگر اشک نریزم و درون خودم بسوزم !

اگر دلتنگت شدم با تنهایی درد دل کنم و اگر مردم نگویم که از عشق تو مردم !

اما رفتنم محال است ، عشق که آمد ، دیگر رفتنی نیست ، جنون که آمد ، عقل در زندگی حاکم نیست!

آنقدر به پایت مینشینم تا بسوزم، تا ابد به عشقت زندگی میکنم تا بمیرم !

گرچه شاید مرا به فراموشی بسپاری ، اما عشق برای من با ارزش و فراموش نشدنیست است!

هنوز دوستت دارم عشقم

نوشته شده در پنج شنبه 22 فروردين 1392برچسب:,ساعت 20:56 توسط ardavan| |

 بین رویاهای هر شب جستجویت می کنم

 

گل عشق منی هر لحظه بویت می کنم

 

برگ برگ خاطراتم را خزان بر باد داد

 

ای بهار باغ رویا آرزویت می کنم

 

یک بغل شعر و غزل را از نگاهت چیدم و

 

این غزلها را فدای آرزویت می کنم

 

سبز در رویایم امشب گر شوی ای صبح جان

 

با دل رنجیده ی خود رو به رویت می کنم

 

دوستت دارم ولی من با تمام قصه ها

 

خویش را قربان یک تار مویت می کنم

 

لایقت شاید نباشد لیک یک شب عاقبت

 

آبرویم را فدای آبرویت می کنم

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:18 توسط ardavan| |

 غبطه می خورم ...

به " او "

که بیشتر از من

کنار تو نفس می کشد...!

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:16 توسط ardavan| |


آخرين مطالب
» آغاز دوست داشتن
» دل گرفته
» سهراب
» روزگار
» دوستت دارم........
» فروم وبلاگ
» بین رویاهای هر شب جستجویت می کنم
» غبطه
» دلتنگی
» حتی اگر حرفی هم نبود
» عشق
» در نگاهت
» نرم افزار ضد هک و جاسوسی
» تمام مطالب
» دلتنگی
» عکس های دل گرفته
» دوباره
» ای کاش
» دلتنگ

Design By : RoozGozar.com